Thursday, December 13, 2007

تعارف می کنی؟

یکی از باورهای من در مورد خارجی ها (دقت کنید به لفظ زیبای خارجی که حدود 6 میلیارد نفر رو شامل میشه) این بود که "خارجی ها تعارفی نیستند" و راحت حرفشون رو می زنند. این چند وقته که در حال انجام پروژه با همکلاسی هام هستم به این نتیجه رسیدم که همچین ها هم نیست. داستان اینه که بعد از کلی بحث توی کلاس بهینه سازی کار تیمی در مورد مزایای مطرح کردن مستقیم نظرات و انتقادات از هم تیمی ها ما داریم توی یک درس دیگه یک پروژه تیمی انجام میدیم. تیم ما نسبتا خوب عمل کرده هرچند وقتی من به یکی از این هم تیمی هام که کانادایی هستش گفتم کاری کرده خوبه ولی زیادی وارد جزئیات شده کاملا احساس کردم که بهش برخورده ولی اصلا حاضر نشد رک بگه که می خواهد که کارش توی گزارش باشه. در نهایت هم من پیشنهاد حذف اون بخش رو پس گرفتم. بدتر از گروه ما اونیکی تیمه. یکیشون نه تنها کار نمیکنه بلکه حتی زحمت هم نمیکشه تا چیزی رو بفهمه. دوتای دیگه هم مجبورند هر شب تا آخر شب بمونند و کار کنند. اینها توی یک ماه گذشته روشون نشده به هم تیمیشون چیزی بگن. آخرش هم یک ایمیل براش فرستادن که لطفا نیا چون وقتی تو نیستی ما بهتر کار می کنیم. کلی هم با اصراری که من نمی تونم درک کنم بهش میگن لطفا اینو به خودت نگیر (اما در ادامه نامه نوشتند که تو آدم مزخرفی هستی!). جالب اینه که همه اینها رو من از غیبتهای داوطلبانه اونها فهمیدم (خارجی ها غیبت نمی کنند!)همه این داستانهارو گفتم که بگم خارج! زیاد هم اونجوری که می گن نیست. شایدم هست اما چون ما الان داخلیم خودمون متوجه نمی شیم!
پی نوشت: چون الان فارسی نویس نداشتم اینو توی خونه آقا توکا نوشتم. ایشالا حلال کنند که غصبی نباشه بلکه صوابش برسه.

No comments: