Tuesday, July 29, 2008
Friday, July 18, 2008
خسرو شکیبایی
دوست ندارم در مورد مردن آدمها بنویسم. اما خسرو شکیبایی فرق می کند. با همه مسائل جانبی، بازیهایش را بخصوص قدیمیترها را دوست داشتم. هامون اولین برخورد خیلی از هم دوره ای های ما با روشنفکری و روشنفکربازی بود.
من هنوز هم شعرهای سهراب را با صدای خشدار شکیبایی به یاد می آرم. روحش شاد
Wednesday, July 16, 2008
My nerves are no treadmill!
بعضی ها همیشه سعی می کنند خودشان را ... کنند. فرض کنید در جلسه ای فنی هستید. موضوعی را توضیح می دهید. خلق الله سوال هایشان را می کنند و شما به طور واضح جواب می دهید. چیزهایی خواسته می شود و شما محترمانه می گویید که بخشی از قرارداد نیست. در مقابل اصرار آنها مثل هر مشاور محترمی اعلام می کنید موضوع رابا مدیرتان در میان می گذارید. همه این را می پذیرند و خوشحالند و اس ترین آدمها هم متقاعد شده است. در حال خداحافظی یک نفر می پرد وسط و با لحنی عصبانی می گوید:
I told … that send two people who are knowledgeable about the full scope of project!!
پ. ن. این منفیه که می خونه برات!!!
Thursday, July 03, 2008
وب قشنگی داری! من آپم
ای مردمان علاف، ترا به مقدسات و هر کوفت دیگه ای قسم، وقتی برای کسی کامنت آبدوغ خیاری می گذارید حداقل کلمات و مفاهیم را درست استفاده کنید. اینجوری شاید طرف کنجکاو بشه یک نگاهی بکنه. نمی دونم چرا هر وقت جایی می بینم نوشته شده "سلام، وب قشنگی داره" کلمات ناروا از دهنم خارج میشه. وب قشنگ!!!!!!! خدایا توبه! حداقل به باسن مبارک یک فشاری بیاورید و توضیح بدهید ازچی وب!!! طرف خوشتان آمده.