چند شب پیش خونه یکی از دوستان مهمون بودیم. بعد از مدتها که همه مهمونی ها به دانبال دینبول خلاصه می شد، آخر شبی یکی از مهمونها که خودش هم شعر می گفت رفت از خونه خودش یک سری کتاب شعر آورد. هرکسی چیزی خوند. منهم بعد یک سال دلی از عزا در آوردم و صدای پای آب رو خوندم. آی چسبید. آی چسبید. یادم افتاد که چقدر شعرهای سهراب در زندگی من تاثیر داشته. یادم افتاد هر کجا هستم باشم. آسمان مال من است. پنجره، فکر، هوا عشق، زمین مال من است. یادم افتاد در آن نزدیکی پارسایی ست که ترا خواهد گفت: بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است.
Sunday, December 30, 2007
. پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال من است
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
ممنون که به من لينک دادين. اون مطلب " خوبيش اينه که مي گذره" خيلي با مزه بود. تعطيلات خوبي داشته باشيد.
Post a Comment